دستآوردها، فصل پایانی سفرنامهی نسیم صبا (ایرانگردی و سفر به ترکمنصحرا)
گاهی بهعنوان مصداقی از «لَقَد خَلَقنَا الاِنسانَ فِی کَبَد»، آدمی از خود و هر آنچه در پیرامونش است، خسته میشود. اساساً این خستگی نیز، وجه و تعبیری از «خُلِقَ الاِنسانُ ضَعِیفَا» تواند باشد، چرا که بنا به همین ضعف خود، خیلی زود در مقابل نایکسانیهای پیرامونش کم میآورد و فرسوده میشود، یا خسته شده و به استراحت و تجدید قوا نیاز پیدا میکند، و از آنجا که «وَ کانَ الانسانُ جَهُولا» به سرعت در پی یافتن راه چارهای برمیآید و چون «اِنَّ الانسانَ خُلِقَ هَلُوعا» برای یافتن آن نیز بیتاب میشود.
زندگی در دنیای مدرن هزارهی سوم، به اندازهی کافی مشکلآفرین شده است که انسان ضعیف، خیلی زودتر خسته شده و در حقیقت علیرغم آنکه میانگین سن او به یک سده نزدیک شده است، اما عمر شاد او به کمتر از دو دهه کاهش یافته است. بر خلاف گذشته که بیشتر سنِ کمترِ او را با شادی یا حداقل نبودن غم گذرانده بود.
در واقع در گذشته، آدمی پناهندهی دامن مهربان مادر خود، یعنی طبیعت بود. در دامن پرمهر چنین مادری به آسایش خود میرسید کلاس درس دکتر احمدوند...
ما را در سایت کلاس درس دکتر احمدوند دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 1nassimb بازدید : 276 تاريخ : دوشنبه 16 اسفند 1395 ساعت: 20:03